به هر طرف که سرش را می چرخاند , به هر سمتی که می رفت اسمِ نفرتی مُهر و موم شده را می دید , دلیل مزخرفی نداشت که توضیحی بدهد, فقط از این حس خود هیچ پشیمان نبود , ولی همیشه در زیر لبش داشت "کیان اینا؟" امّا خفگی که چاره ندارد بیشتر به شمشیر لای مقعدش جلا می داد
انتلکتیزم فقط یک چاشنی است
No comments:
Post a Comment