Saturday 14 July 2012

پسرکی به نام تربچه

به هر طرف که سرش را می چرخاند , به هر سمتی که می رفت اسمِ نفرتی مُهر و موم شده را می دید , دلیل مزخرفی نداشت که توضیحی بدهد, فقط از این حس خود هیچ پشیمان نبود , ولی همیشه در زیر لبش داشت "کیان اینا؟" امّا خفگی که چاره ندارد بیشتر به شمشیر لای مقعدش جلا می داد

انتلکتیزم فقط یک چاشنی است

Tuesday 10 July 2012

Obey ?

طبق نظریه ی فروید , ماها همِگی عاشق بگا رفتنیم و درمانِ روحیه و حل همه ی مشکلاتمون , در بگا رفتنه

Thursday 5 July 2012

از هر شانه , یک تار مو , یک ضحاک

بعد از اینکه یه مدت روی آدم فشار زیادی بیاد و تمام مایعات بدنشو بریزه بیرون و با سطح بیرونیش همگن بشه , فقط یه کوچولوخستگی رو شونه ها میمونه